نمایش بهار ۲۰۲۰ برند معتبر و جهانی گوچی در هفته مد میلان با حضور بیماران روانی در فضایی یخ زده، یک نمایش بحث برانگیز از این برند معتبر بود که انتقادهای زیادی داشت.
برند گوچی پیش از اجرای نمایش در هفته مد میلان، اعلام کرد که تولیداتش با نگاه زیست محیطی داره. اما یک هفته بعد از این اعلامیه، گوچی نمایش خود را در میلان اجرا کرد. نمایش بهار ۲۰۲۰ برند معتبر و جهانی گوچی در هفته مد میلان با حضور بیماران روانی در فضایی یخ زده، یک نمایش بحث برانگیز از این برند معتبر بود که نقدهای زیادی داشت. در ابتدای اجرا، مدل ها در حالی که یونیفرم های بیماران روانی را به تن دارند، بر روی صحنه حاضر می شوند. صدای سرد و بی روحی همراه با موسیقی نویز-آمبینت در فضا پخش می شود و در بین گفته هایش مدام اشاره می کند” من آدم نرمالی نیستم” . مدل ها بی آن که قدمی بردارند، بر پیاده بر، سوار هستند .
یکی از این مدل ها در سکوت بر کف دستانش نوشته :”سلامت روحی و روانی، فشن نیست.” و این نکته ای است که انتقادهای زیادی را برانگیخت. شاید الساندرو میشل بر حقیقتی تلخ اما درست تاکید داشته است؛ زیبایی صرف، حرفی برای گفتن ندارد، در حقیقت چیزی که مخاطبان را به چالش می کشد، چیزی فراتر از زیباییه. شاید باید همگی به تماشای این افراد با یونیفرم هایی که بر تنشان کرده اند تا اَنگ دیوانگی بر آن ها زده شود، بنشینیم. میشل در ادامه نمایش خود، یک قدم جلوتر رفته و پس از وقفه ای کوتاه، بعد از آن که جمله ” این آن چیزیست که فشن انجام می دهد”، مدل هایش را با لباس هایی غیر از آن یونیفرم ها به روی صحنه و پیاده برها می فرستد. مدل ها، زیبا و لباس ها خارق العاده و با ظرافت طراحی شده بودند. همچنین استفاده از رنگ سیاه که در کارهای قبلی میشل کمتر دیده می شد، در این کالکشن بیشتر از گذشته استفاده شد. اما نشانه هایی در این مجموعه به چشم می خورد که خبر از سادیسم و مازوخیسم می دهد. حتی استفاده از رنگ سیاه هم برای این مجموعه دور از ذهن نیست؛ رنگی که تداعی کننده رابطه ارباب و برده در ابزارهای BDSM است.
زنجیرهای سیاهی که از سر و گردن بعضی مدلها آویزان است، همچنین چوکرهای بسته شده به گردن و شلاق هایی که جدا از استفاده آن در اسب رانی، ارباب ها به دست می گیرند تا بتوانند برده خود را کنترل کنن. اربابانی که این بار خود، تحت کنترل دیگری هستند. در تصویربرداری از این نمایش، یکی از دوربین ها لنز سوپر وایدی دارد تا همه چیز و همه کس را در خود جای دهد و این همان “دیگری بزرگ” است که میشل با نوشتن Heterotopia بر روی چند قطعه از کارهایش به آن اشاره دارد. تحت کنترل شاید ما همه دیوانگان، یا بهتر است بگوییم بیمارانی هستیم که به تماشای خود نشسته ایم. شاید هم افرادی هستیم که با دادن این ابزارها به دست ما، امی خواهند برچسب دیوانگی برما بزنند، بی آن که بتوانیم کلامی بر زبان آوریم، پشت ویترین ها در معرض دید نشسته ایم و انتخاب می شویم.