اگر یک شهر باشد که بتوان آن را پایتخت مد لقب داد، آن شهر میلانه. میلان بدون تردید پایتخت مد ایتالیا و حتی جهانه. این شهرِ هزار و یک ملت، گهوارهی هنر، آشپزی، فرهنگ و تجملاته مکانی ایدهآل برای علاقهمندان به مد و فعالانِ این صنعت. سرآستین تاریخچهی مختصری از مد ایتالیا را بازگو میکنه تا ببینیم میلان چطور به پایتخت مد جهان تبدیل شد.
تاریخچه مد ایتالیا
برای قرن های متمادی، صنعت مد ایتالیا تنها در سطح داخلی مطرح بود؛ با میراثی طولانی که دنبالهی آن به قرون وسطی میرسه. هر شهر کالاهای تجملاتی خود را داشت، با پیشهورانی که هر کدام در خیاطی سبک و سیاق خود را داشتند و متخصص نوع خاصی از پارچه بودند. پژواک این سیستم تا پس از جنگ جهانی دوم ادامه داشت؛ زمانی که ایتالیا برای اولین بار به طور جدی وارد صحنهی جهانی مد و پوشاک شد. چند شهر مختلف با هم در رقابت بودند تا خود را به عنوان مرکز مد ایتالیا ثبت کنن، و در هر دوره یکی از آنها سبقت می گرفت. در میان رقبا، فلورانس از بقیه قویتر بود.
جیووانی باتیستا جورجینی تاجر مشهور اهل فلورانس، مجموعهای از دیزاینرهای محبوب آن دوران را گرد هم آورد و شروع به برگزاری جشنوارههای مد و پوشاک کرد، ابتدا در ملک شخصی خودش و سپس در فضای مشهور به «اتاق سفید» در کاخ پیتی از مطرحترین این طراحان میشه به امیلیو پوچی و خواهران فونتانا اشاره کرد. این جشنوارهها از همان ابتدا موفقیت چشمگیری داشتند. روزنامهنگاران بسیاری در آنها شرکت کردند و نمایندگانی از بزرگترین مراکز خرید امریکایی اقدام به ثبت سفارش کردن. جشنوارههای دیگری هم در رم و ونیز برپا شد. همزمان، در صنعت فیلم هم توجه تازهای به فشن ایتالیایی پدید آمد و این موضوع به افزایش محبوبیت این جشنوارهها کمک زیادی کرد. خواهران فونتانا که در رم مستقر بودند طراحی لباس بازیگران مشهور از جمله آدری هپبورن و الیزابت تیلور را برعهده گرفتن. استودیو چینهچیتا به همکاری با هنرمندان داخلی و خارجی پرداخت، از جمله فدریکو فلینی، کارگردان مشهور که فیلم ۱۹۶۰ اش به نام «زندگی شیرین» باعث مد شدن پیراهن های کوتاه مشکی شد و سبک و سیاق لباس های ایتالیایی را در جهان مطرح ساخت.
چرا میلان؟
در سال ۱۹۵۸، هیئت ملی مد ایتالیا ، با هدف ترویج و حمایت از طراحان مستعد تاسیس شد. در دهههای بعدی، برندهای ایتالیایی بیشتری به صحنه آمدند. تمرکز این برندها بر کالاهای تجملاتیای بود که کمی مقرون به صرفه تر از نمونهی پاریسی شان باشد؛ و علاوه بر آن در تولید پارچههای جدید نیز دستی داشتند. میسونی و اترو دو نمونه از این برندها بودند. در حالی که شهرهای مختلف برای جلب توجه رسانهها و خریداران رقابت میکردند، جایگاه میلان به آرامی در حال رشد بود. در دورهای که محبوبیت پوشاک آماده به شدت در حال افزایش بود، میلان به عنوان یک شهر شمالی با روابط گسترده در زمینهی تولید، به مکانی ایدهآل برای طراحان مد بدل شد. در سال ۱۹۶۱، دفتر مرکزی نشریه تازه تاسیس ووگ ایتالیا نیز به شهر میلان منتقل شد. بعد ها با فرا رسیدن دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، تعدادی از طراحان مستقر در میلان، از جمله جورجو آرمانی و جیانی ورساچه، محبوبیت فراوانی یافتند و این امر به تثبیت جایگاه میلان به عنوان پایتخت مد کمک زیادی کرد.
قرن بیستم در سالهای پایانی قرن بیستم، ستارهی بخت طراحان سرشناس دیگری هم درخشیدن گرفت. موسکینو با شعارهای تبلیغاتی جنجالیاش، دولچه و گابانا با رویکرد نوستالژی-محور و الهامی که از دوران های گذشته میگرفت، و میوچا پرادا که کسب کار خانوادگی پرسابقهاش در میلان را با ارائه ی کوله پشتیهای مینیمالیستی احیا کرد و همین رویکرد را در سایر حوزه های پوشاک زنان نیز به کار گرفت. با این حال، اگر بخواهیم بر لحظات معدودی که هفته مد میلان را تصویر کشیدن توجه کنیم، احتمالا همکاری کم نظیر ورساچه با سوپرمدلهاست که بیش از همه جلب توجه می کند. به خصوص جشنوارهی سال ۱۹۹۱ اش که در آن سیندی کرافورد، نائومی کمبل، کریستی ترلینگتون و لیندا اوانجلیستا به روی صحنه رفتند و با آهنگ «آزادی ۹۰» جرج مایکل لبخوانی کردند، در حالی که همگی به تازگی در موزیک ویدئوی این آهنگ ظاهر شده بودند.
زرق و برق اغراق شده در یک دههی بعدی، این زرق و برقِ افراطی دامن بسیاری از برندهای دیگر از جمله گوچی را هم گرفت. در سال ۱۹۹۰ که تام فورد، طراح امریکایی به گوچی پیوست (و در سال ۱۹۹۴ به مقام کارگردان هنری ارتقا یافت)، این برند که کارش را در اوایل قرن بیستم با فروش محصولات چرمی آغاز کرده بود آیندهای متزلزل داشت. هنگامی که فورد مجموعهی AW95 را ارائه کرد، تمام این نگرانیها از میان رفت. کتهای مخمل ظریف با دکمههای نیمهباز و بلوزهای تزیین شده با جواهرات با رنگ های روشن، مجموعهای مجلل و جذاب ساختند که موفق شد در فاصلهی سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶، فروش محصولات گوچی را نود درصد افزایش دهد. سال ۱۹۹۷، به قتل رسیدن جیانی ورساچه در میامی، سال تلخی را برای صحنهی مد ایتالیا رقم زد. خواهر او، دوناتلا، مسئولیت کارها را برعهده گرفت و تنها سه ماه بعد مجموعهی جدیدی را برای مخاطبینی محزون و سوگوار رونمایی کرد. کارل لاگرفلد، طراح مشهور آلمانی و جورجو آرمانی هم در میان این مخاطبین بودند. در طراحی این لباسها هم ادای دینی به برادر مرحومش شده بود و هم نگاه هنری خاص خودش نمایان بود.
زمان حاضر این روزها هنوز هم بسیاری از همان نامهای قدیمی، صحنهی مد و همینطور برنامههای هفتهی مد میلان را قبضه کردهاند. گوچی با طراحیهای تلفیقی الساندرو میشل که از زیباییشناسی باروک الهام گرفتهاند وارد عصر جدیدی شده. در توصیف این طراحیهای جدید اینطور گفته شده:
«از یک سو، مادربزرگی شیک و خوشپوش که گرانقیمتترین لباسهایش را پوشیده، و از سوی دیگر یک آدم فضایی پر زرق و برق که همچون فلزات گرانبها میدرخشد!».
ماسکینو تحت رهبری جرمی اسکات، به ریشههای جنجالی خودش پایبند مانده، علاوه بر اینکه حالا گذری هم به فرهنگ عامهی هایپرکاپیتالیستی میزند. جرمی اسکات در سالهای اخیر منابع الهام مختلف و متفاوتی داشته، از باربی گرفته تا مکدونالد! میوچا پرادا همچنان رویکردی متفکرانه به سلیقهی خوب و بد، تاریخ و فرهنگ را به آثارش تزریق میکند. مجموعهی پاییز-زمستانهای که او در سال ۲۰۱۹ برای زنان عرضه کرد ارجاعاتی به رمان فرانکنشتاین اثر مری شلی دارد و تناظرات امروزی با فضای عدم اطمینان سیاسی که پشت این رمان وجود دارد برقرار میسازد. ورساچه نیز هنوز هم بیش از هر چیز تلاشی در جهت زرق و برقهای اغراق شده و جذابیتهای ظاهری دارد. در بیستمین سالمرگ جیانی ورساچه در سال ۲۰۱۷، پنج نفر از مدلهای محبوبش بر صحنه رفتند و با نمایش مجموعهای از پیراهنهای موجدار لمه به او ادای احترام کردند. دوناتلا هم هنوز در ادامه دادن مسیر برادرش ثابت قدم است.فندی در مجموعهی پاییز و زمستانهی سال ۲۰۱۹ اش به کارل لاگرفلد ادای احترام کرد، کسی که از سال ۱۹۶۵ طراح اصلیشان بود. در طول این سالها، او شاهد دگرگونی موقعیت میلان در صحنهی مد جهانی بود. البته که سایر شهرها هم فعالیتهای موفقیتآمیزی در این زمینه دارند، از جمله فلورانس که با برگزاری شوی «پیتی اومو»که به لباسهای مردانه اختصاص دارد هنوز هم حضور پررنگش در صحنهی مد را حفظ کرده. مجموعهی برندهای قدیمی و شناختهشده در کنار تازهکارانِ بلندپرواز، توانستهاند هنوز هم جذابیت خاص و منحصر به فردِ برچسب «ساخت ایتالیا» را حفظ کنند.